جنگل جای ساده ای است

من یاغی و توی ملودرام را هم کتاب خراب کرد
تو را عشوه گری های گاو ماده ، هزار و نهصد و خورده اي عمو جرج از راه به در کرد
من را جو جنگل دوستي رحماندوست گرفت
----
من و تو فرق زيادي نداريم نفس جفتمان بالا مي آيد براي يکي دو تا دريا آن طرف تر ادامه تنبلي دادن
هه
---
من و تو را کتاب خراب نکرد
تو را جو کتابخانه گنده تان گرفت
من را قيمتهاي سه رقمي کتابهاي کيوسک روزنامه فروشي از راه به در کرد
---
من و تو فرقهاي زيادي داريم
تو مدتي طول ميکشد بفهمي پسرهاي زردمبوي اینجا هم همان ... هستند که تو ایران بودند
اما من همون ماه اول فهمیدم هر کجای این آسمان آبی بروی دختراش همانی رو دارند که اون دختر خوله که خونشون ته کوچه مقصود بیک بود ، داشت
---
ولي من سه سوت ميفهمم جنگل جاي ساده اي است
صبح به صبح هم همه لغت های سخت پروژه هامو با دو تا هويج می برم پیش خرگوش پارک دم خونم که هر روز میاد با صدای بلند نرمش شکم می کنه تا برام حل کنه
پشت بندش هم با همه زیرکیش باز از روباه جاکش گول میخوره
می دونی چیه ماجرای من و تو خیلی گنگه اصلا بايد رفت پيش جغد دانا تا همه چيز را حل کند

هیچ نظری موجود نیست: