سرو کله

من اگر وقت شناس بودم يک بار که طبقه دوم قرار گذاشته بوديم زودتر ميرسيدم
مي ديدم چطور سر و کله ات ـ‌ به معنی واقعيش ـ از پايين پله برقي،آرام، پيدا ميشود
دو زاريم ميافتاد چه ترسناک است سر و کله آدم جديد توی زندگی يکی پيدا شدن
فرار ميکردم و کسی نبود برای ده دقيقه دير و زود از زندگی سيرش کنی

پی نوشت : یک مترجم فارسی به فرانسه یا انگلیسی لطفا اینرا برایش ترجمه کند

هیچ نظری موجود نیست: