صدو هشتاد

شک کرده بودم که اصلا هستی ؟
شک کرده بودم که اصلا وجود داری؟
آنقدر دور بودی که همیشه با خودم می گفتم تو فقط و فقط یک تصویری و یا یک فونت دوازده بولد تایمز هستی !
شک کرده بودم که آیا هرگز نگاهمان در نگاهمان گره خواهد خورد یا نه ؟
و حالا تو دیگر صدایی نیستی که با شنيدن صدای بوق پيغام میگذارد و اینرا دوست دارم
دوست دارم که همه خیالاتم کم کم دارد شکل واقعیت به خود میگیرد و این را دوست دارم
دوست دارم

هیچ نظری موجود نیست: