قرار


 به این روزام که نگاه می کنم یاد کاوه گلستان می افتم که یکبار برام تعریف کرده بود  تو ژاپن یه معبدی هست  که اونو  هر بیست سال یکبار خرابش میکنن و دوباره همون جا یکی دیگه می سازن یه جور و یه شکل دیگه ....
بعد دوباره بیست سال یک شکل دیگه ....
 و این یعنی بی قراری در عین قرار ، نبودن در عین بودن ، اینو دوس دارم و دلم می خواست الان جلوی اون معبد نشسته بودم و می دیدمش این روزها خرابم ولی می دونم در بعد این خرابی هم باز خواهم بود حالا چه جوری اونو نمی دونم ...

هیچ نظری موجود نیست: