گاهی وقتها که نه شاید همیشه اینطوری باشه – اینو باید روانشناسها
بگویند البته – ما خودمان کارهایی رو انجام میدهیم که نتیجهاش درست یا عکس آن
چیزی است که تو ذهنمان بوده و یا اینکه اصلاً چیز دیگری است که فکرش را هم نمیکردیم.
یه مثلی هست که میگوید «عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد» (نمی دونم دقیقاً
ربط داره یا نه!) این هم شاید همان باشد یا اینکه «چی فکر میکردیم چی شد؟» -البته
این برای آخر کار هست! - بهر حال منظورم این است که تغییر رفتارهایی در زندگی وجود
دارند که آدمها بدون اینکه متوجه بشوند و بدون اینکه به طور مستقیم به آنها چیزی
گفته شود دچار آن میشوند. این جور تغییر رفتارها را میشود با تغییر اندکی در محیط،
به وجود آورد.
نمونه
مثال: اطراف کاسه های توالت فرودگاه آمستردام لکه های ادرار زیادی وجود
داشتند و توالت کثیف و بد بو بود.
علت: مردم هنگام استفاده از توالت عمومی دقت نمیکردند.
راه حل: نزدیک به سوراخ فاضلاب سرویس بهداشتی (مخصوص ادرار و البته برای آقایان !) برچسب کوچکی
که عکس یک مگس (اندازه واقعی) است چسباندهاند.
نتیجه: مردم سعی میکنند مگس را نشانه بگیرند. مگس نزدیک سوراخ فاضلاب
است. توالت دیرتر از قبل کثیف میشود و بوی بد گذشته را ندارد!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر