نگاه

اینجوری نمیشه
بايد بروم کتابخانه حسینیه ارشاد که پشت کنکورم را تويش وول ميخوردم ببينم نسل اين آدمهايی که تا نگاهشان ميکردم نگاهشان را ميدزدند ورافتاده يا نه بروم پشت ساختمان ببينم اين دو تا بچه به هم زدنديا هنوز پاهايشان را توی آفتاب دراز ميکنند و برای فردای کنکور سال بعدشان نقشه ميکشند ، آره اینجوری نمیشه من باید تکلیف خودمو با این نگاههای مثلا غیر ارادی و بی خیال معلوم کنم
پی نوشت :
علی طاهری بچه ضرابخونه و سارا قبادی بچه شهرک غرب فاز دو شما آخر جايی قبول شدید؟

هیچ نظری موجود نیست: