من سیندرلا شدم

دیشب خواب عجیبی دیدم خواب ديدم دختر شدم !
اونم نه از این بی ریختها ها من سيندرلا بودم
خلاصه کلی داشتم حال میکردم و همه چی داشت خوب پيش ميرفت که يهو وزير اعظم یا شاید وزیر اطلاعات با کالسکه و سرباز و خدم و حشم اومد دم خونه مون
واقعا داشتم از خوشحالی از خواب می پریدم که ایول همه چی به خوبی و خوشی داره پیش میره که دیدم ای وای وزیر داره به نامادريم میگه :سلطان ترور شده و تنها مدرک به جا مونده از قاتل اين لنگه کفشه..دخترانتونو صدا کنيد..! - هیچی دیگه از ترس زندان و دادگاه از خواب پریدم و پیش خودم گفتم ظاهرا این داستانها تو خواب هم و حتا مواقعی که دختر شده ام هم منو ول نمی کنه !

هیچ نظری موجود نیست: