انگار نه انگار شده ام

انگار نه انگار شده ام
نه از این انگار نه انگارهای بی دکمه و با ته ریش
خیلی بیشترخیلی انگار نه انگار تر از این حرفها !
می دانی چرا ؟
آخه من وقتی از ایران زدم بیرون با خودم قرار گذاشتم که تا میتونم و جا داره درس بخونم و هر چه استعداد داشته و نداشته دارم رو شکوفا کنم !
داستان چهار سال اولش بر همان مبنا بود و خوب طی شد
اما حقیقت واقع شده بعد دکترا این است که
من اینجا روز به روز
خنگ تر
کندتر
تنبل ترو بی مزه تر
می شوم!
ترسم از آن است که آخر با نقص ذهنی به وطن برگردم !

هیچ نظری موجود نیست: