درست وسط زندگی نشسته ام؛
صبور، غمگین، امیدوار، خسته
و ادامه دهنده
و ادامه دهنده!
پر بودن وقت یک جور مخدر است: این پر بودن وقت تو حتما به خاطر این است که تقاضای زیادی برای وقت تو وجود دارد. وجود تقاضا برای وقتت هم حتما معنی اش این است زندگی تو الکی و بی حساب و کتاب نمی گذرد و پر از دستاورد است. خیلی راحت میشود پشت این مخدر سنگر گرفت و فراموش کرد که هر روز آدم چقدر بی خود و بی معنی است.
یا این یکی:
اخلاق کاری پروتستان پایه و اساس پیشرفت کشور های غربی است: اخلاقی ترین کار در این دنیا این است که ما کارمان را بهترین نحو ممکن انجام دهیم. معنویت و دین و هیپی گری و عرفان و امثال آن کسی را با اخلاق نمی کند بلکه فقط و فقط کار و تلاش و موفق شدن است که اخلاقی است و تو را قابل احترام می کند.
یا این:
می دونی چرا از آدم اینجا تو غرب می پرسن آخر هفته چه کار کردی؟ می خوان ببین برای خودت زندگی داری یا وظیفه سرگرم کردن تو هم کامل میافتد گردن اونها.
و این:
ساز و کارهای فاسد معمولا یک شبه طی یک فرایند محیر العقول و خبیثانه خلق نمی شوند. بیشتر وقت ها تعداد زیادی تصمیم کوچک که هر کدامشان در موقعیت بخصوص خودش به نظر گزینه بهینه و قابل دفاع ترین انتخاب بوده پشت سر هم قطار می شوند و آخرش نتیجه میشود یک چیز ترسناک.
به نسلهای بعد از ما بگویید ما فرق داشتیم با شما. ما همانهایی بودیم که به سادهترین چیزها چنگ زدیم برای کمی آرام گرفتن، ما با یک لیوان چای مست میشدیم و با یک موزیک آرام، خیال میبافتیم و با یک فیلم ساده، احساس خوشبختی عمیق میکردیم. ما آدمهای سادهای بودیم، با یک لبخند و مهربانیِ کوچک، دل میبستیم به آدمها و با یک شاخه گل و یک کتاب، ذوق میکردیم.
به نسلهای بعد از ما بگویید اگر در روزگار شما آزادی هر صبح پشت پنجره بود و آرامش، هرشب جهانتان را در آغوش میکشید، اگر در روزگار شما عدالت و انصاف و انسانیت حرف اول را میزد؛ به یاد ما باشید.
و به یاد ما با سادهترینها ذوق کنید و دل بدهید به باران و آسمان و آفتاب، دل بدهید به آزادی...
و عاشق شوید،
شاید باور نکنید و حق داشتهباشید که باور نکنید، ولی در جهان، آدمهایی زیستهاند که در شرایط فقدان بوسه و نان و آب و آزادی، فرصت عاشق شدن هم نداشتهاند!
به نسلهای بعد از ما بگویید...
قسمتی از وجود تو در من رشد کرده و تو خواهی دید تو و من برای همیشه هرگز ازهم جدا نخواهیم شد حتی اگر نخواهیم همدیگر را !
وقایع زندگی همیشه دو حالته : اگه خوش بگذره، اسمش خاطره ست و اگه جونت بیاد جلو چشت، تجربه ست و البته ما همیشه مشغول تجربه کسب کردنیم !
بزرگ که می شوی غصه هایت زودتر از خودت قد می کشند- دردهایت نیز... غافل از آنکه لبخندهایت را در آلبوم کودکی ات جا گذاشته ای! شاید بزرگ شدن اتفاق خوبی نباشد...